راستش نمیدونم چی شد که تمام زندگی ام در دو کلمه خلاصه شد....خیلی ناگهانی..دیدم منم و یک آرزو...کاش فقط یک بار دیگر او را ببینم....و اینچنین فریدون زندی تمام رویایم را تسخیر کرد... به همین سادگی!!
***
فکر می کردم با دیدنش برای بار دوم چیزی تغییر خواهد کرد....برای دومین بار هم او را دیدم...رسیدم....به آنجا.....سقف آرزوهایم....این بار از خدا چیز دیگری خواستم...خواستم هرچه زودتر تمام شود....این احساس لعنتی...
***
۷ماه....۸ ماه....باز هم باید انتظار بکشم....تنها به امید چند ثانیه... همان ثانیه هایی که مرا می برند آنجا.....به آسمان... به همین سادگی!!!
***
بار دیگر لایق دیدارش شدم...............
چه سریع گذشت.......
ساده تر از همیشه.....
پرواز به عرش......
همین جاست آن احساس لعنتی.......
و دوباره انتظار......
بار دیگر التماس به لحظه ها........
***
تمام شد.....
اما نه به سادگی....
تمام..................
ادامه...
سلام به همه ی دوستان و طرفداران فریدون !! راستش هدف من از زدن این وبلاگ در درجه ی اول دور هم جمع کردن طرفدارهای فریدونه.راستش هممون می دونیم فری هوادارهای زیادی جمع کرده :خصوصا در این چند ماه اخیر...خیلی ها دوستش دارن. این رو میشه از انبوه جمعیت استقبال کنندگان فری در فرودگاه فهمید....نمی دونم چی شد که این جوری تو دل همه جا گرفت.شاید به این دلیل که فری ایران رو انتخاب کرد...این که به ایرانی بودنش افتخار کرد....این که گفت عاشق ایرانه....عاشق مردم ایران....و این برای هرکس مایه ی افتخار و مباهات است و برای ما ایرانی ها بیشتر از همه....! و برای همین است که حداکثر تلاشم رو می کنم تا ثابت بشه ما هم به او و ایرانی بودنش افتخارمی کنیم....